۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۷, دوشنبه

تعطیلی وسط هفته و خورشت خوشمزه ماست


ارومیه که بودم آش ماست و آش دوغ زیاد خورده بودم ، البته هیچ چیز جای آش رشته خودمون را نمی گیره! به هر حال تا حالا اسم خورشت ماست را نشنیده بودم که جمعه گذشته ، تو سونای استخر که گاهی بی شباهت به حمام های عمومی دوران قاجار نیست و فقط سنگ پا و سفید آبش کم است، بحث غذا و خورشت ماست به میان آمد و من هم مثل یک شنونده کنجکاو ، روش پخت را مو به مو حفظ کردم.
وقتی هم به خانه برگشتم به آزاده قول دادم برای دوشنبه (که تعطیلی رسمی بود) خورشت ماست بپزم که او هم تا به حال نخورده بود و اولین بار بود اسمش را از زبان من می شنید.
اما مشکل اصلی ماست گوسفندی بود که به راحتی گیر نمی آمد. خلاصه به این و آن رو انداختیم و فکر کنم کل روستا فهمیدند که خانم دکتر ماست گوسفندی می خواهند! دیروز عصر که گوسفند ها از چرا بر گشتند و شیرشان را دوشیدند ما را هم فراموش نکردند وامروز یک ماست گوسفندی سفارشی برایمان آوردند.
و اما شنیدن کی بود مانند خوردن!! می گفتند خیلی خوشمزه می شود و مزه فسنجان می دهد و من هر قدر فکر می کردم نمی توانستم تصور کنم خورشتی بدون گردو و رب انار و فقط با ماست مزه فسنجان دهد! که البته بعد از جا افتادن خورشت به صدق گفتار ایشان ایمان آوردم.
و اما روش پخت به این صورت است که اول گوشت و پیاز و لپه را با زردچوبه تفت می دهی و می گذاری با مقداری آب بپزد تا کمتر از یک فنجان از آبش بماند و اگر دوست داشتی کمی زعفران ،نمک و گلاب هم به آن اضافه می کنی.
ماست گوسفندی را هم با هم زن آنقدر می زنی تا کاملا صاف شود و می گذاری سر اجاق و در حالیکه هم میزنی، صبر می کنی تا کمی گرم شود و بعد با خورشت از قبل آماده شده مخلوط می کنی و می گذاری جا بیفتد و روغن بیاندازد. آخر سر هم هر اندازه که دوست داشتی شکر می ریزی و می گذاری پنج دقیقه قل بزند . خورشت خوشمزه آماده است و می توانی با مقداری زرشک تزیینش کنی.
البته نمی دانم این خورشت مخصوص کردهای این منطقه است یا نه،(برخی هم می گویند غذای مورد علاقه اصفهانی هاست) اگر هم باشد، متاسفانه مثل خیلی از غذاهای سنتی و ایرانی دارد کم کم فراموش می شود و جای خود را به غذاهای فرنگی می دهد.
17/2/1389

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما: