۱۳۸۸ آبان ۴, دوشنبه

تار روزها



تار روزها


اين روزها خوب می بافی
بچه عنكبوت گوشه ديوارت
بزرگ شده است
خوب می بافد
وتو شايد بهتر
اين دار كهنه هم چيز بدی نيست
پشتش كه می نشينی
با آواز گنجشكها می بافی
يك رج
دو رج
بيشتر
بيشتر
وبعد
به بلندترين تارت
آويزان می شوی
شب پره هارا می بينی

كه برا يت كف می زنند
وعنكبو ت ها را

در پشت تارت گم می شوی .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما: