۱۳۸۸ آبان ۴, دوشنبه

ستاره می شوم


ستاره ها فرو می ریزند.
یکی یکی
به من نزدیک می شوند.

پایین و پایین تر

دستانم را به هم می چسبانم
از میان انگشتانم فرو می ریزند.

دامنم پر از ستاره می شود.

زمین زیر پایم که غرق در نور است
کنده میشود
و می چسبد به سقف آسمان

تمامی وجودم ستاره می شود.

تکه تکه می شوم
هر تکه ام به گوشه ای از سیاهی پناه می برد.

هزار ستاره می شوم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما: