۱۳۸۸ آبان ۴, دوشنبه
سوگ خورشید
زوزه سگها را می شنوم
که از سکوت شب ناله سر داده اند
سرود غمناک شبانه ایست
در سوگ خورشید.
در پی چراغهای مصنوعی این قاتلین متحرک
به سوی خیابان میدوند
و هم خوانی بومهای نشسته برتیرهای برق
خیره بر خط سفید جاده
سرخ شدنش را منتظرند.
با روییدن خورشید
از قصه غمناک دیشب
تنها اجساد بی تحرک کنار خیابان باقیست.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر شما: